دعای سی و دوم از صحیفه سجادیه و شفاعت

چرا بیشتر مردم معاد را باور ندارند در حالی که حتمی ترین مسائل، مرگ و معاد است؟ با این وجود چگونه است که بیشتر مردم به این حقیقت بزرگ بی‌توجّه هستند؟ جواب آن است که میل شدید اکثر انسان‌ها به خواسته‌های تن و دنیا است و تمایل مفرط آنها به لذت‌های زودگذر و شهوات نفسانی و بی‎‎‎بندباری است که پرده بر چهره دل افکنده و بینایی از چشم بصیرت و واقع بین آنها گرفته و تسلیم، خواسته‌های تن آنها شده است. انسان گنهکار، چاره ای جز این نمی‌بیند که برای ادامه در مسیر عصیان و گناه پا بر سر منطق عقل و فطرت نهاده و به انکار قیامت بپردازد زیرا اعتقاد به قیامت و حسابرسی اعمال، پشتوانه نیرومندی است برای احساس مسوؤلیت و پذیرفتن محدودیت‌ها، لذت نبردن از هوسبازی‌ها و خودداری از ظلم وفساد و گناه ولی انکار قیامت، راه را برای هوسرانی‌ها و شهوت پرستی‌ها باز می‌کند.

درس هایی از اصول عقاید اسلامی ویژه جوانان 

معاد 

بسم الله الرحمن الرحیم


دعای سی و دوم از صحیفه سجادیه و شفاعت

 

امام سجاد علیه السلام، دست به دعا برداشته ولب به تضرع گشوده وعرض می‌کنند:

«الهی به تو پناه می‌برم از آتشی که به سبب آن، بر هر که تو را معصیت نموده، سخت گرفته ای و هر که را از رضای تو اعراض نموده است، وعدة عذاب داده ای و از آتشی که نورش (بر اثر شدت در جه حرارت) تاریکی است و ملایمش، دردناک و دورش، نزدیک است (که از دور هم می‌سوزاند) و از آتشی که قسمتی از آن قسمت دیگر را می‌خورد و پاره ای از آن بر پارة دیگرش حمله می‌برد و از آتشی که استخوان‌ها را می‌پوساند و ساکنین خود را از آب جوشان، می‌خوراند و از آتشی که بر زاری کنندگانش دلسوزی نمی‌نماید، و بر تخفیف (عذاب) از کسی که برایش خشوع کند و در برابرش تسلیم شود، توانا نمی‌باشد، ساکنین خود را با گرمترین عقاب دردناک و گرفتاری سخت خود دیدار می‌کند و پناه می‌برم به تو از کژدم‌های دهان گشوده،  و مارهای نیش زننده اش، و از آشامیدنی اش که امعاء واحشاء ساکنین خود را پاره پاره میسازد ودل‌هایش را بر می‌کند و از او هدایت می‌طلبم به آنچه که مرا از آن آتش دور سازد. بار الها، بر محمد وآلش رحمت فرست ومرا به فضل و رحمت خود از آن آتش پناه ده.»

شفاعت

شفاعت از ریشه «شفع» به معنای جفت، معنی شده و به عبارتی ضمیمه کردن چیزی به همانند اوست.

به همین دلیل شفاعت به مفهوم قرآنی آن این است که شخص گنهکار به خاطر پاره ای جنبه‌های مثبت (مانند ایمان و انجام بعضی از اعمال صالح)، سنخیتی با اولیا الله پیدا کرده و یا به عبارتی دیگر دوستی و محبتی که انسان به اولیا خداوند دارد، سبب عنایات و کمک‌های آن‌ها گردیده و انسان را به سوی کمال سوق می‌دهند و از پیشگاه خداوند تقاضای عفو برای گناهان وی می‌نمایند.

شفاعت به مفهوم صحیح کلمه به گناهکاران هشدار میدهد که تمام پل‌های پشت سر خود را ویران نکنند و تمام خطوط ارتباطی را با اولیاءالله قطع ننمایند و اگر آلوده به گناهی شدند، مأیوس نشوند و در هر جا هستند نا امید نباشد، بازگشت کنند و به استقبال رحمت واسعه الهی بشتابند.

شفاعت مسئله مهم تربیتی است که باعث ایجاد امید و مبارزه با یأس  و ناامیدی در مقابل اشتباهات، جهل و هوی و هوسها می‌باشند. خداوند متعال برای بیان ارزش والای شخصیت اولیاء خود آنها را به عنوان شفیع در نزد خود معرفی نموده است. شفیعان از نظر روحی در مقامی هستند که به تعلیم الهی، از اعمال و نیات بندگان، اطلاع داشته و می‌توانند صلاحیت اشخاص را برای شفاعت نمودن تشخیص دهند.

 

 

وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى‏؛ وآن‌ها جز برای کسانی که خداوند راضی (به شفاعت آن‌هاست) شفاعت نمی‌کنند.... (انبیا ء: 28)

لَّهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِى یَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ؛ ... آن چه در آسمان‌ها و آن چه در زمین است، از آن اوست، کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟! (بنا بر این، شفاعت شفاعت ‏کنندگان، براى آن‌ها که شایسته شفاعتند، از مالکیت مطلقه او نمى ‏کاهد.) (بقره، 255)

مَا مِن شَفِیعٍ إِلَّا مِن بَعْدِ إِذْنِهِ ؛ ... هیچ شفاعت کننده‏ اى، جز با اذن او نیست .. (یونس، 3)

*البته گروهی هستند که شفاعت شامل حالشان نمی‌شود:

فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعینَ؛ ..پس شفاعت شفاعت کنندگان (در آن روز) به حال آن سودی نمی‌بخشد. (مدثر:48)

 آن چه از مجموعه آیات و روایات به دست آمده، شفاعت در هر سه عالم (دنیا، برزخ، و آخرت) صورت میپذیرد، هر چند محل اصلی شفاعت و آثار مهم آن در قیامت و برای نجات از عذاب دوزخ است.

 

چرا بیشتر مردم معاد را باور ندارند؟!

 چرا بیشتر مردم معاد را باور ندارند در حالی که حتمی ترین مسائل،  مرگ و معاد است؟ و قیامت روز سختی برای غافلان است آنگونه که قرآن دربارة حال این افراد در قیامت می‌فرماید:

فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ * یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخیهِ *وَ أُمِّهِ وَ أَبیهِ * وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنیهِ * لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنیهِ*

(به یاد آرید) آن گاه که نداى مهیب قیامت (به گوش همه خلق) برسد.

آن روز که (از وحشت و هولناکى) هر کس از برادرش مى‏ گریزد.

و بلکه از مادر و پدرش.

و از زن و فرزندانش هم مى‏ گریزد.

در آن روز هر کس چنان گرفتار شأن و کار خود است که به هیچ کس نتواند پرداخت. (عبس: 34تا37)

 با این وجود چگونه است که بیشتر مردم به این حقیقت بزرگ بی‌توجّه هستند؟ جواب آن است که میل شدید اکثر انسان‌ها به خواسته‌های تن و دنیا است و تمایل مفرط آنها به لذت‌های زودگذر و شهوات نفسانی و بی‎‎‎بندباری است که پرده بر چهره دل افکنده و بینایی از چشم بصیرت و واقع بین آنها گرفته و تسلیم، خواسته‌های تن آنها شده است. انسان گنهکار، چاره ای جز این نمی‌بیند که برای ادامه در مسیر عصیان و گناه پا بر سر منطق عقل و فطرت نهاده و به انکار قیامت بپردازد زیرا اعتقاد به قیامت و حسابرسی اعمال، پشتوانه نیرومندی است برای احساس مسوؤلیت و پذیرفتن محدودیت‌ها، لذت نبردن از هوسبازی‌ها و خودداری از ظلم وفساد و گناه ولی انکار قیامت، راه را برای هوسرانی‌ها و شهوت پرستی‌ها باز می‌کند.

والسلام علی من اتبع الهدی

 

مجمع تعلیمات و تحقیقات دینی صادقیه

 


نسخه چاپي ارسال به دوست          تاریخ انتشار : شنبه ٢٠ دی ١٣٩٩ - ساعت انتشار: ١٦:١٩ - گروه خبری : معاد

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: