محتوای دین اسلام، دلیلی برحقّانیت آن

مهمترین دلیل بر صدق اثبات رسالت آن حضرت، محتوای دعوت او می‌باشد. آن حضرت دعوت خود را با شعاری آغاز فرمود که متضمن ترک همة بت‌ها و معبودها و طاغوت‌ها و گرایش به خداوند متعال بود. * قولوا لا اله الله تُفلحوا؛ بگویید غیر از پروردگار یکتا معبودی نیست تا رستگار شوید. دیگر از محتوای دعوت آن حضرت، دعوت به تعقل و تفکر می‌باشد و این انطباق کامل محتوای دین با فطریات و عقل انسان می‌باشد و مردم را به تحصیل علم و تفکر و اندیشه در دین تشویق می‌فرماید دیگر از محتوای عالی این دین آنست که برای نیل به اهداف مقدس خود از وسائل مقدس بهره می‌گیرد که نشانة حقانیت آن می‌باشد. اجازه نمی‌دهد برای رسیدن به حق از هر وسیلة نامشروعی استفاده شود. ولو در هر سختی و گرفتاری که باشند از حق عدول نمی‌کنند. (نمی‌گویند هدف، وسیله را توجیه می‌کند.) و در هنگام پیروزی، از عدالت، احسان، عفو و گذشت استفاده می‌کنند؛ نه کینه و دشمنی.

 

درس هایی از اصول عقاید اسلامی ویژه جوانان 

نبوت 

محتوای دین اسلام، دلیلی برحقّانیت آن

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

معجزات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

از پیامبر اکرم صلی الله وعلیه و آله معجزات فراوانی ظاهر گشته است که در کتب تاریخ و حدیث از جمله کتاب «بحارالانوار» و «مدینه المعاجز» و ... بسیاری از آن‌ها به حد فوق تواتر نقل شده است.

در اینجا چند نمونه از معجزات آن حضرت را ذکر می‌کنیم.

 

الف) معراج

قرآن مجید وقوع این معجزة الهی و بعضی از مراحل آن را بیان می‌فرماید:

در یکی از شب‌ها، جبرئیل علیه السلام به خدمت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و سلم آمده و عرض می‌کند: امشب سفر عجیبی دارید و من مأمورم با شما باشم تا با هم به نقاط مختلفی برویم. به این ترتیب آن حضرت معراج خود را از مکه آغاز کرده و به سوی بیت المقدس حرکت می‌کنند و پس از مدت کوتاهی در آن نقطه فرود آمده، از نقاط مختلف مسجد بیت اللّحم که زادگاه حضرت مسیح علیه السلام است بازدید می‌کنند سپس از آنجا با سوار شدن بر «براق» که مرکبی آسمانی است به طرف آسمان حرکت نموده و با ارواح پیامبران و فرشتگان صحبت فرمودند، همچنین از بهشت و دوزخ بازدید نمودند سپس به سدره المنتهی تشریف بردند. در مراجعت نیز در بیت المقدس فرود آمدند و راه مکه را پیش می‌گیرند و در بین راه با کاروان تجارتی قریش ملاقات فرمودند. سپس به منزل خویش رسیده و از مرکب آسمانی پیاده شدند.

* سُبحانَ الَّذی اٌسری بِعَبدِهِ لَیلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ إِلَی المَسجِدِ الاقصَی؛ پاک و منزه است خدایی که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد. «اسراء:۱»

صبح فردا، پیامبر صلی الله و علیه و آله در محافل و مجامع قریش جریان معراج خود را بیان فرمودند و آن‌ها تکذیب کردند و گفتند: کیفیت ساختمان بیت المقدس چگونه بود؟ آن حضرت نه تنها خصوصیات ساختمان بیت المقدس، بلکه حوادثی را که در راه بازگشت از بیت المقدس به مکه رخ داده بود یعنی خبر از کاروان تجارتی قریش را بازگو فرمود.

 


ب) خبردادن از غیب

اخبار غیبی که از پیامبر صلی الله و علیه و آله بیان شده است و در کتب تاریخ و حدیث ذکر شده که خارج از حد شمارش است. (برای آشنایی از تعدادی از آن‌ها می‌توانید به کتاب راه سعادت نوشتة علامة شعرانی مراجعه فرمایید).

 

ج) قرآن معجزه‌ای جاودان

قرآن مجید از جهات گوناگون دارای اعجاز است و با گذشت زمان، جنبه‌های بیشتری از این اعجازات کشف می‌شود.

 

وجوه اعجاز قرآن

۱ ـ فصاحت و بلاغت قرآن کریم

زبان عربی، زبانی است نیرومند و از تمام زبان‌ها قوی تر است که می‌تواند مقاصد درونی انسان را به روشن ترین و دقیق ترین صورت بیان کند فلذا هیچ زبانی به پایة آن نمی‌رسد.

اعراب دوران جاهلیت با آنکه از رسوم مدنیت و بیشتر مزایای زندگی کاملاً محروم بودند، لکن از نظر ذوق ادبی و قدرت بیان و بلاغت کلام، موقعیت بزرگی داشتند و هم اکنون اشعار آن دوران از اصیل ترین اشعار عرب است. با این همه، ظهور قرآن فصل نوینی در ادبیات عرب گشود و انقلاب دامنه داری بوجود آورد.

نخستین وجه اعجاز قرآن کریم، شیوایی (فصاحت) و رسایی (بلاغت) آن است یعنی خدای متعال برای بیان مقاصد خود در هر مقامی شیواترین و زیباترین الفاظ و سنجیده ترین و خوش آهنگ ترین را بکار گرفته است که به بهترین وجه معانی مورد نظر را به مخاطبین می‌فهماند.

فصاحت، توصیفی برای کلمه یا کلام است و عبارت است از خالی بودن کلام از حروف و کلمات ثقیل و سنگین و نامأنوس و بد آهنگ و ناموزون و همچنین تعبیرات رکیک و نفرت انگیز و ناهماهنگ و پیچیده و گنگ و به تعبیر دیگر، فصاحت بازگشت به کیفیت الفاظ می‌کند و تنها به جنبه‌های صوری و ظاهری کلام می‌نگرد. (فصاحت، خوب حرف زدن است به صورت روان و ساده).

بلاغت، عبارت است از تناسب کلام با مقتضای حال و هماهنگی کامل با هدفی که سخن بخاطر آن گفته می‌شود و به تعبیر دیگر بلاغت بازگشت به کیفیت معنی و محتوا می‌کند. (بلاغت، حرف خوب زدن است).

گزینش چنین الفاظ و ترکیبات متناسب و هماهنگ با معانی بلند و دقیق، برای کسی میسر است که احاطة کافی بر همة ویژگیهای الفاظ و دقایق معانی و روابط متقابل آن‌ها داشته باشد تا بتواند بهترین الفاظ و عبارات را انتخاب کند و چنین احاطة علمی برای هیچ انسانی میسر نیست جز ذات اقدس پروردگار.

 

۲ ـ محتوای دین اسلام، دلیلی برحقّانیت آن

بررسی محتوای دعوت

مهمترین دلیل بر صدق اثبات رسالت آن حضرت، محتوای دعوت او می‌باشد.

در مرتبة اول، ایمان به مبدأ و معاد را زیربنا قرار داده و با پرستش بتها و هرگونه شرک مبارزه فرموده و طرف خود را صاحبان خرد و اندیشه قرار داده و در آیات الهی دعوت به تفکر و تعقل فرموده.

* قالَ اٌفَتَعبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ ما لا ینفَعُکُم شَیئاً وَ لا یضُرُکُم* اٌفًّ لَکُم وَ لِما تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللهِ اٌفَلا تَعقِلُونَ «انبیاء:۶۶و۶۷»؛ (آن حضرت) فرمود: آیا غیر خدا را پرستش می‌کنید؟ که نه کمترین سودی برای شما دارند و نه زیانی به شما می‌رسانند* اف بر شما و بر معبودهائی که غیر خدا می‌پرستید، آیا اندیشه نمی‌کنید (عقل ندارید)؟

آن حضرت دعوت خود را با شعاری آغاز فرمود که متضمن ترک همة بت‌ها و معبودها و طاغوت‌ها و گرایش به خداوند متعال بود.

* قولوا لا اله الله تُفلحوا؛ بگویید غیر از پروردگار یکتا معبودی نیست تا رستگار شوید.

دیگر از محتوای دعوت آن حضرت، دعوت به تعقل و تفکر می‌باشد و این انطباق کامل محتوای دین با فطریات و عقل انسان می‌باشد و مردم را به تحصیل علم و تفکر و اندیشه در دین تشویق می‌فرماید

دیگر از محتوای عالی این دین آنست که برای نیل به اهداف مقدس خود از وسائل مقدس بهره می‌گیرد که نشانة حقانیت آن می‌باشد. اجازه نمی‌دهد برای رسیدن به حق از هر وسیلة نامشروعی استفاده شود.

ولو در هر سختی و گرفتاری که باشند از حق عدول نمی‌کنند. (نمی‌گویند هدف، وسیله را توجیه می‌کند.) و در هنگام پیروزی، از عدالت، احسان، عفو و گذشت استفاده می‌کنند؛ نه کینه و دشمنی.

* هَـذَا بَلَاغٌ لِّلنَّاسِ وَلِیُنذَرُوا بِهِ وَلِیَعْلَمُوا أنَّمَا هُوَ إِلَـهٌ وَاحِدٌ وَلِیَذَّکَّرَ أولُو الْأَلْبَابِ؛ این [قرآن‌] ابلاغى براى مردم است [تا به وسیله آن هدایت شوند] و بدان بیم یابند و بدانند که او معبودى یگانه است، و تا صاحبان خرد پند گیرند. «ابراهیم: ۵۲»

جامعیت قوانین اسلام و احکام آن به گونه‌ای است که سراسر زندگی انسان‌ها را در هر عصر و زمانی در بر می‌گیرد. از مهم‌ترین مسایل اعتقادی گرفته تا ساده‌ترین مسایل اخلاقی و اجتماعی در آن مطرح شده است. در مورد مسالة حقوق انسان‌ها، اصل عدالت را در اجرای حقوق بر همه چیز مقدم می‌دارد و هشدار می‌دهد از این که خصومت‌های شخصی و یا روابط دوستانه، مانع اجرای عدالت نگردد.

* اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی؛ عدالت کنید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است. «مائده:۸»

این محتوا که هر چه بشر، بیشتر به عمق آن پی برد آن را فروزان‌تر از قبل و نجات‌بخش‌تر می‌یابد، این خود، بالاترین معجزه و سند بر اثبات حقانیت رسالت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله می‌باشد.

مهم‌ترین معجزة قرآن، محتوای آن است. قرآن چون حق است، هیچگاه کهنه نمی‌شود. چون فقط حق همیشه زنده و جاویده است و باطل از بین‌رفتنی است. جاهلیت، خرافات و اوهام زشتند و کهنه می‌شوند. (چه جاهلیت دیروز و چه جاهلیت امروز، همه از بین‌رفتنی است.)

 

 


قرآن، همة عالم را آینه و آیات خداوند متعال معرفی می‌فرماید و آینه از خود چیزی ندارد هر چه هست از اوست. قرآن، راه سعادت را پاکی، صداقت، عدالت، امانت و ... بیان می‌فرماید که اینها همه کمال هستند و هیچ زمانی کهنه نمی‌شوند و با خرافات، اوهام و کارهای جاهلانة بی اساس مبارزه می‌کند.

* آن هذَا القُرآنَ یهدی لِلَّتی هِی اقوَم؛ همانا این قرآن، همة اقوام را (در همة دوره‌ها) به راهی که استوارترین راههاست هدایت می‌کند. «اسراء:۹»

قرآن، بشر را در همة زمآن‌ها، حیات می‌بخشد، هدایت می‌فرماید و نجات می‌دهد. قرآن کتاب هدایت است:

* ذلِکَ الکِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدی لِلمُتَّقین؛ این کتاب بی هیچ شک، هدایت کنندة متقین است. «بقره:۲»

* لا یمَسُّهُ إِلاَّ المُطَهَّرُون؛ که جز دست پاکان (و فهم خاصان) بدان نرسد [تا قلب پاک نباشد، قرآن را مس نمی‌کند]. «واقعه:۷۹»

قرآن، سفرة سخاوتمندانة بی انتهای الهی است، سفرة گسترده، قرآن، دستورالعمل زندگی است، رهگشای انسان است:

* وَ اللهُ یقُولُ الحَقَّ وَ هُوَ یهدِی السَّبیل؛ و خدا سخن به حق می‌گوید و شما را به حقیقت راهنمائی می‌کند. «احزاب:۴»

و دعوت می‌فرماید که: همة هدف انسان باید در راه رضای خداوند و بندگی او باشد.

قرآن، قیّم انسانیت است. قیّم همة جوامع بشری است. تا قائم نباشد نمی‌تواند دست دیگران را بگیرد.

بشر بدون قرآن، مرده است. قرآن، وحی ایستاده است. قرآن، ثقل اکبر است.

* رَسُولٌ مِنَ اللهِ یتلُوا صُحُفاً مُطَهَّرهً* فیها کُتُبٌ قَیمَهٌ؛ رسولی از جانب خدا فرستاده شده تا کتب آسمانی پاک و منزه (از خطا و تحریف) را بر آن‌ها تلاوت کند* که در آن کتب نامه‌های حقیقت و راستی (و نگهبان سنت عدل الهی) مسطور است. «بینه:۲و۳»

قرآن، بالاترین گرفتاری بشر را (یعنی همان جهل او که بدترین مرضها است) شفا می‌بخشد. قرآن، از بزرگترین نعمتهای الهی است، بخششی است تمام نشدنی. قرآن، غذای روح و فطرت است. اگر قلب طاهر شود و قرآن در آن نفوذ کند حجاب‌ها را می‌برد و به جان‌ها حیات می‌بخشد و استعدادهای انسان را شکوفا می‌سازد. با تلاوت قرآن، ایمان زیاد می‌شود و توکل بر خداوند قادر سبحان افزایش می‌یابد.

* قرآن، با صاحبان خرد و اندیشه صحبت می‌فرماید. این امتیازِ محتوای قرآن است که این همه به تفکر و تعقل و شعور دعوت نموده و تأکید به آن دارد.

قرآن، ریسمان هدایت است و متقین را بالا می‌برد. هر کس قرآنی شود، قرآن، او را به سوی بهشت سوق می‌دهد. قرآن، قانون و شریعت را بیان می‌فرماید و کتاب تکامل انسان است.

* هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدی وَ مَوعِظَهٌ لِلمُتَّقین؛ این (کتاب) حجت و بیانی است برای عموم مردم و هدایت و پندی برای پرهیزگاران. «آل‌عمران:۱۳۸»

این محتوای قرآن است که ارزش همة انسان‌ها را به تقوی و اعمال صالح و خالص آن‌ها می‌داند و به دوری جستن از گناه، فساد، تبهکاری، سستی، تنبلی، بی تفاوتی، نفاق، شرک و کفر و امثالهم امر می‌فرماید:

* إن اکرَمَکُم عِندَ اللهِ اتقاکُم؛ گرامی‌ترین شما نزد خدا با تقوی ترین شما است. «حجرات:۱۳»

* اِنَّما یتَقَبَّلُ الله مِنَ المُتَّقین؛ همانا خداوند (اعمال صالح و خالص را) از متقین می‌پذیرد. «مائده:۲۷»

* وَالعاقِبَهُ لِلمُتَّقین؛ و حسن عاقبت، خاص پرهیزگاران است. «قصص:۸۳»

قرآن، دنیا را محل کشت و رشد و تکامل و آخرت را محل برداشت و سرآغاز خوبی‌ها را علم و معرفت به الله و ایمان به او و عمل صالح و خالص می‌داند. اَوَلُ العِلم مَعرفَه الجبّار. اول الدّین معرفته «خطبة نهج البلاغه»فاعلم انّه لا اله الا الله؛ پس بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست. «محمد s:19» و سرآغاز بدیها را خودپرستی، کبر، دنیا پرستی، غرور، تفاخر، تکاثر و شهوت پرستی بیان فرموده است.

قرآن، فضائل و رذائل را وراء رشد و تکامل و خطرات راه ضلالت و گمراهی و طغیان را معرفی فرموده و این محتواست که ضامن بقای دین است.

* اِعلَمُوا انَّمَا الحَیاهُ الدُّنیا لَعِبٌ وَ لَهوٌ وَ زینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَینَکُم وَ تَکاثُر فِی الاٌموالِ وَ الاٌولاد؛ بدانید زندگی (مردم دنیا پرست) تنها بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در بین همدیگر و افزون طلبی در اموال و فرزندان است. «حدید:۲۰»

و در آیاتی دیگر متذکر می‌شود که حب شهوت و فرزند و مال و شهرت، شما را از ذکر خدا دور نکند. قرآن، هدف از خلقت انسان را رسیدن به مقام بندگی حق‌تعالی و دنیا را دار فنا و آخرت را دار بقا بیان فرموده است:

* وَ ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلاَّ لِیعبُدُونِ؛ جن و انس را جز برای پرستش خود نیافریده ام. «الذاریات:۵۶»

* والآخِرةُ خَیرٌ و اَبقی؛ و منزل آخرت بسی بهتر و پاینده تر (از دنیای چند روزه) است. «اعلی:۱۷»

* وَ اِنَّ الآخِرَهَ هِی دارُ القَرارِ؛ و سرای آخرت منزلگاه ابدی (و حیات جاودانی) است. «غافر:۳۹»

قرآن، انسان را بهترین خلق و خلیفة خدا معرفی فرمودذه است:

* وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَمَ؛ و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم. «اسراء:۷۰»

* فَتَبارَکَ اللهُ احسَنُ الخالِقینَ؛ آفرین بر قدرت کامل بهترین آفرینند. «مؤمنون:۱۴»

قسمتی از آیات قرآن هم دربارة اسرار آفرینش است تا انسان‌ها با تفکر و تعقل در آیات آفاقی و انفسی و عظمت عالم آفرینش، به خالق آن ایمان آورده و با توجه به اسرار خلقت، سر تعظیم به نزد خالق فرود آورند. و خداوند در این آیات، پرده از روی طبیعت کنار می‌زند و ظهور و تجلی خود را در همة آن‌ها نشان می‌دهد که آیا شما اینها را خلق کردید یا من، چرا ایمان نمی‌آورید، چرا تشکر نمی‌کنید؟!

(این نکته قابل ذکر است که اگر بخشی از اسرار علوم و حقایق جهان آفرینش در قرآن کریم آمده است به عنوان عرضه کردن علوم طبیعی به سبک دائرة‌المعارف نیست بلکه قرآن یک کتاب هدایت و تربیتی برای انسان‌ها است و ذکر این مسائل به منظور اهداف تربیتی و اخلاقی و تعلیم درس توحید و خداشناسی است که در درسهای خداشناسی، آیات را بیان نمودیم).

قرآن، زندگی انبیاء و قصة آن‌ها را برای عبرت گرفتن انسان‌ها بیان فرموده تا از عواقب بی تفاوتی، سستی، هوا و هوس، تبهکاری، فسق و ظلم بترسند و عاقبت مؤمنین و صالحین، بشارتی برای آن‌ها باشد.

قرآن می‌فرماید: شما در دنیا باید امتحان شوید با مال، ترس، گرسنگی و .... باید صابر باشید، جهاد کنید تا با تزکیه جان رستگار شوید.

قرآن، مؤمنین را دعوت به تعاون، اتحاد، گذشت، عفو، فداکاری، احسان، صدقه، عدالت، انصاف، ایثار، عزت نفس، تواضع، نیکی ها و خوبی ها، ... نموده و می‌فرماید در گناه تعاون نداشته باشید، دشمن ظالم باشید، حق کشی نکنید. اهل فریب و نیرنگ، فحشا، و بخیل و امثالهم نباشید و در صحبت نمودن، فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّیِّنًا؛ و با او سخنى نرم گویید. «طه:۴۴» با کمال آرامی و نرمی سخن گویید.

قرآن می‌فرماید: آن‌ها که تحت ولایت خداوند و معصومین علیهم السلام قرار گیرند دیگر خوف و ترس و یأس ندارند و از تاریکی و ظلمت بیرون می‌آیند:

* الا آن اولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یحزَنُون؛ آگاه باشید که دوستان و اولیای خدا نه ترسی (از حوادث آینده) دارند و نه حسرت و اندوهی (از وقایع گذشته) در دل آن‌ها است. «یونس:۲۶۲»

* اللهُ وَلِی الَّذینَ آمَنُوا یخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّور؛ خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند. آن‌ها را از ظلمت ها به سوی نور بیرون می‌برد. «بقره:۲۵۷»

قرآن می‌فرماید هر کس سرسفرة سعی و کوشش و جهاد خود می‌باشد:

* کُلُّ نَفسٍ بِما کَسَبَت رَهینَه؛ هر نفسی در گروه عملی است که انجام داده است. «مدثر:۳۸»

بهشت را در مقابل جهاد می‌دهند:

* اٌم حَسِبتُم آن تَدخُلُوا الجَنَّهَ وَ لَمَّا یعلَمِ اللهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنکُم وَ یعلَمَ الصَّابِرین؛ آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادعای ایمان) وارد بهشت خواهید شد و حال آنکه هنوز معلوم نشده است که میان شما چه کسانی جهاد می‌کنند و چه کسانی پایداری می‌ورزند؟ «آل‌عمران:۱۴۲»

و انتخاب با خود شما است:

* مَن یرِدٌ ثَوابِ الدُّنیا نُؤتِهِ مِنها وَ مَن یرِد ثَوابَ الآخِرَهِ نُؤتِهِ مِنها؛ هر کس برای یافتن متاع دنیا کوشش کند از دنیا بهره مندش می‌کنیم و هر کس برای ثواب آخرت سعی و کوشش نماید از نعمت آخرت برخوردارش گردانیم. «آل‌عمران:۱۴۵»

قرآن برای همة امت در تمام ابعاد زندگی، الگو را رسول اکرم صلی الله و علیه و آله معرفی فرموده همچنین می‌فرماید: کسانی که به وسیلة گناه، چشم و گوش و قلب آن‌ها کور و کر شده مریض می‌باشند. فی قلوبهم مرض؛ در قلبهای ایشان بیماری است. «بقره:۱۰» و آنان که ایمان دارند و عمل صالح و خالص انجام می‌دهند و گناه نمی‌کنند قلبشان مریض و آلوده نمی‌گردد.

* قرآن، حکومت را مخصوص خداوند می‌داند و احکام عبادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، قضائی، حقوق خانواده، والدین، فرزند، همسر، محرم و نامحرم، ارث، وصیت، مسائل قصاص، حدود، نکاح، مالکیت، حق فقرا و ... را بیان فرموده است.

* قرآن، کسانی را که نزد خداوند عزیز هستند و همچنین آن‌ها را که خداوند دوست ندارد معرفی فرموده است. متقین، محسنین، صادقین، صابرین، شاکرین و امثال اینها مورد محبت خداوند می‌باشند.

* آن الله یحب المحسنین؛ خداوند نیکوکاران را دوست دارد. «بقره:۱۹۵» و ظالمین، منافقین، فاسقین، کافرین، مسرفین و کذابین و امثالهم کسانی هستند که خداوند آن‌ها را دوست ندارد و هدایت نمی‌کند.

 

ادامه دارد..

 

مجمع تعلیمات و تحقیقات دینی صادقیه

 

نسخه چاپي ارسال به دوست          تاریخ انتشار : سه شنبه ١٨ آذر ١٣٩٩ - ساعت انتشار: ١١:٠١ - گروه خبری : نبوت

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر: